به خدا پناه می بر به خدا پناه می برم یکی از پادشاهان به بیماری هولناکی که نام نبردن آن بیماری بهتر از نام بردنش است، گرفتار گردید. گروه حکیمان و پزشکان یونان به اتفاق رأی گفتند: چنین بیماری،... ادامه مطلب
خاتون و بقال خاتون و بقال بقالی زنی را دوست میداشت. با کنیزک خاتون پیغامها کرد که: «من چنینم و چنانم و عاشقم و میسوزم و آرام ندارم و بر من ستمها میرود و دی چنین بودم و دوش بر من چنین گذ... ادامه مطلب
حکایت چشم پوشی از ناسزاگویی دیگران حکایت چشم پوشی از ناسزاگویی دیگران حکیمی را ناسزا گفتند. او هیچ جوابی نداد. حکیم را گفتند:ای حکیم، از چه روی جوابی ندادی؟ حکیم گفت:«از آن روی که در جنگی دا... ادامه مطلب
حکایت های زیبا و آموزنده از بهلول حکایت های زیبا و آموزنده از بهلول داستان بهلول: پند دادن بهلول به هارون روزی بهلول بر هارون الرشید وارد شدهارون گفت:مرا پندی بده بهلول پرسید: اگر در بیابانی... ادامه مطلب